گندم . قسمت چهارم

ساخت وبلاگ
#گندم #مهرزاد_روشن #قسمت_یازدهم   پاسی از نیمه شب گذشته است و هنوز خواب از چشم های ترلان سراغی نگرفته است. پیربابا به پهلوی چپ خوابیده است و نفس که می کشد خس خس خشکی از انتهای گلویش بیرون می آید و تیز گندم . قسمت چهارم...
ما را در سایت گندم . قسمت چهارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7vadipoem بازدید : 72 تاريخ : جمعه 19 بهمن 1397 ساعت: 15:46

#گندم  #مهرزاد_روشن  #قسمت_دوازدهم    باران تمام زمستان یک نفس باریده است و دشت و کوه را سیراب کرده است. زمین تا مغز استخوان نم کشیده است و بوته ها از زیر خاک سر بر آورده اند و دامن کوهستان از همیشه خ گندم . قسمت چهارم...
ما را در سایت گندم . قسمت چهارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7vadipoem بازدید : 65 تاريخ : جمعه 19 بهمن 1397 ساعت: 15:46

#گندم #مهرزاد_روشن #قسمت_سیزدهم   عروسی ترلان است و چیزی به غروب آفتاب نمانده و روشنایی روز، می رود که نم نم جایش را به تیرگی شب بدهد و سایه ی کوهستان بال بیاندازد و آبادی را قرق کند. چند ساعتی از ظهر گندم . قسمت چهارم...
ما را در سایت گندم . قسمت چهارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7vadipoem بازدید : 74 تاريخ : جمعه 19 بهمن 1397 ساعت: 15:46

#گندم  #مهرزاد_روشن  #قسمت_چهاردهم    کلون در را که انداخت نفس ترلان به شماره افتاد. هر که عروس شده بود این رنج را به جان خریده بود و حالا نوبت ترلان بود. آن روزها که هنوز پای عباد وسط نبود اسم این چی گندم . قسمت چهارم...
ما را در سایت گندم . قسمت چهارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7vadipoem بازدید : 72 تاريخ : جمعه 19 بهمن 1397 ساعت: 15:46

#گندم  #مهرزاد_روشن  #قسمت_پانزدهم     آب زیرکاه است و عباد از همان روز اول فهمیده است که پالانش کج است. عباد خوب می داند که نباید گذرش به این "نخود هر آش "بیفتد و تلاش می کند وقتی که ستوان ملک در اما گندم . قسمت چهارم...
ما را در سایت گندم . قسمت چهارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7vadipoem بازدید : 70 تاريخ : جمعه 19 بهمن 1397 ساعت: 15:46

#گندم  #مهرزاد_روشن  #قسمت_شانزدهم     خبر آورده بودند که  - آب دستته بزار زمین و خودت رو برسون  یاد نداشت نادر خان کسی را پی اش فرستاده باشد و اینطور احضارش کرده باشد. یقین داشت که موضوع مهمی اتفاق ا گندم . قسمت چهارم...
ما را در سایت گندم . قسمت چهارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7vadipoem بازدید : 75 تاريخ : جمعه 19 بهمن 1397 ساعت: 15:46

#گندم  #مهرزاد_روشن  #قسمت_هفدهم   رشید بی خبر از فرنگ برگشته است و خبر رسیده که او را حوالی "دره نرگسی" دیده اند. برف روی کوه های اطرف سپیدی می زند و سایه خوش ها برهنه شده اند. سرما، برگ سپیدارها را گندم . قسمت چهارم...
ما را در سایت گندم . قسمت چهارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7vadipoem بازدید : 79 تاريخ : جمعه 19 بهمن 1397 ساعت: 15:46

#گندم  #مهرزاد_روشن  #قسمت_هجدهم  یکی دو ساعت از گرگ و میش گذشته است و پیچ و خم جاده از دور پیداست.  آفتاب، نم نم از کمرکش کوه بالا می آید و از تاریکی رد پایی نمانده است. عباد چراغ های جلوی جیپ را خام گندم . قسمت چهارم...
ما را در سایت گندم . قسمت چهارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7vadipoem بازدید : 73 تاريخ : جمعه 19 بهمن 1397 ساعت: 15:46

#گندم  #مهرزاد_روشن  #قسمت_نوزدهم    - زبان خر رو خلج بهتر می دونه.  نادر خان این را گفت و فرستاد پی ستوان ملک. سر ستوان در آخور بزرگان گرم بود و الان فرصت مناسبی بود که خان از برو بیایی که با ستوان د گندم . قسمت چهارم...
ما را در سایت گندم . قسمت چهارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7vadipoem بازدید : 62 تاريخ : جمعه 19 بهمن 1397 ساعت: 15:46

#گندم  #مهرزاد_روشن  #قسمت_بیستم    طلوع آفتاب در کوهستان رنگ و بوی دیگری دارد. رشید از وقتی یاغی شده و به کوهستان پناه آورده به این حال و هوا خو گرفته است. آنجا در آن بلندی همه چیز تازه است. زلال و ش گندم . قسمت چهارم...
ما را در سایت گندم . قسمت چهارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7vadipoem بازدید : 69 تاريخ : جمعه 19 بهمن 1397 ساعت: 15:46